تعطیلات نوروز را پای تلویزیون نگذرانیم!
زندگی و سرمایه عمر برای انسان نعمتی بی بدیل و فرصتی بی نظیر است که اگر از دست برود هرگز قابل بازگشت نیست.تعطیلی و غیر تعطیلی هم نمی شناسد عمر است و در گذر، ما باید ببینیم چگونه این نقد گران بها را خرج می کنیم .
ما باید برای ثانیه های عمرمان حساس باشیم و آن را مفت و رایگان از دست ندهیم. بخش هایی از این سرمایه ارزشمند و خدادادی، مثل جوانی و دوران تحصیل، اهمیت بیشتری دارد. زیرا آمادگی و فراغت انسان برای بهره برداری مناسب و سودمند بیش از مواقع دیگر است.
اهمیت وقتشناسى
اگر جوانى، بهار عمر است، وقت سرمایهى همه فصول عمر است. و به تعبیرى، وقت طلاست بلكه وقت فراتر از طلا و طلاساز است. پروین اعتصامى، در باب ارزش وقت چنین مىسراید:
گهر وقت، بدین خیرگى از دست مده
آخر این درّ گرانمایه، بهایى دارد
از منظر دین نیز، اولین پرسشهایى كه در قیامت از انسان مىشود از چند چیز است از جمله:
1. از عمرش كه در چه راهى فنا كرده است،
2. از جوانی كه در چه چیزى گذرانده است،
3. از مال كه از چه طریقى بدست آورده است،
4. از محبّت اهل بیت (امامشناسى). (خصال صدوق، ج 1، ص 253)
با نگاهى اجمالى به سخن گرانسنگ معصومین(علیه السلام)، جایگاه و اهمیت دو سرمایهى جوانى و عمر به خوبى، آشكار مىشود و هر كس كه بتواند در دریاى زندگى شنا كرده و این دو گوهر گرانبها را صید كند، قطعا به ساحل نجات و رستگارى دست خواهد یافت. بزرگان چون چنین بودند، گشتند آنچنان.
امام کاظم(علیه السلام) می فرمایند بکوشید برنامه و ساعت زندگی خود را در چهار بخش تنظیم کنید:
1- بخشی را به مناجات.
2- بخشی را به کسب معاش و روزی.
3- بخشی را نیز به معاشرت با برادران دینی مخلص و مورد وثوق که عیب شما را می نمایانند، اختصاص دهید.
4- بخشی را نیز به تفریح بپردازید.
پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «در صحف ابراهیم آمده است كه خردمند، مادامى كه خردش از او گرفته نشده، باید ساعاتى را براى خود در نظر بگیرد. زمانى براى مناجات با پروردگارش و زمانى براى حساب كشیدن از خویش و زمانى براى اندیشیدن در نعمتهایى كه خداى عزّ و جلّ به وى ارزانى داشته است و زمانى براى بهرهمند ساختن نفس خود از حلال. زیرا این زمان كمكى است به آن سه زمان دیگر و مایه آسودگى و رفع خستگى دلها»
حضرت على(علیه السلام) مىفرمایند: «ان هذه النفس لامارة بالسوء فمن اهملها، جمحت به الى المآثم؛ همانا این نفس پیوسته به بدى و زشتى امر مىكند پس هر كسى آن را مهمل به حال خود واگذارد (ولى او انسان را رها نمىكند و) او انسان را به سمت گناهان مىكشاند»، (الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سر الاسراء، استاد على سعادتپرور، ج 1، ص 305، روایت 20). بنابراین مراقبه و محاسبه را باید جدى گرفت كه از اساسىترین دستورات اخلاقى و سازنده مىباشد.
1- نماز اول وقت: امام صادق(علیه السلام) مىفرمایند: « اول وقت و آخر وقت پس اول وقت برتر و با فضیلتتر است و براى كسى نشاید كه آخر وقت را وقت (نماز) اتخاذ كند مگر از روى علتى و آخر وقت فقط براى شخص بیمار و ناتوان و كسى كه داراى عذرى است مىباشد و اول وقت خشنودى خدا را دربردارد ولى آخر وقت عفو خدا را»، (میزانالحكمه، ج 5، ص 401، روایت 10390).
3- مستحبات نشاطآور: از میان مستحبات از نمازهاى نافله گرفته تا دعاى كمیل و ندبه و... فقط و فقط آنهایى را انجام دهید كه براى شما نشاطآور است و از تحمیل نفس بر مستحبات پرهیز كنید .
4- توسل به ائمه معصومین(علیه السلام): گاه گاهى مخصوصا به اقتضاى حال و اقبال قلب به ائمه معصومین(علیه السلام) توسل جویید و توفیق و حاجات خود را از آن معادن كرم بخواهید.
5- دائمالوضوء: سعى كنید همیشه وضودار باشید واگر براى شب قبل از خواب وضو بگیرید كافى است و چنانچه نیمهشب براى كارى برخاستید و خواستید دوباره بخوابید وضو لازم نیست اگر آب وضو را با حوله خشك كنید از جهتى بهتر است.
6- زیارت اهل قبور:هفتهاى یک بار به زیارت اهل قبور مۆمنین و شهداى عزیز بروید و اگر وقت خلوتى را انتخاب كنید تا تأمل بیشترى كنید و گذرا بودن دنیا بیشتر در دلتان جا افتد خیلى بهتر است هدف این است كه دل تكان بخورد و رغبت خود را به دنیا كم كند و به فكر آخرت و عالم قبر و قیامت بیفتد.
برای اینکه بتوان در مقام عمل وقت را دقیقا تنظیم کرد باید برنامه ریزی داشت. از مزایاى برنامهریزى این است كه بر حس اعتماد به نفس مىافزاید و هسته مركزى اطمینان به شخصیت را رشد مىدهد و موجب مىشود با نگاهى امیدوارتر به جهان بنگریم. از نگاه دیگر، برنامهریزى در ابتدا با كندى ممكن است مواجه شود ولى در جریان عمل به برنامه به آن عادت مىكنیم و به مرور زمان ملكه شخصیت ما مىشود. برنامهریزى علاوه بر صرفهجویى در وقت و فرصتهاى زندگى، موجب مىشود تا خود را و نیازهایمان را بهتر و بیشتر بشناسیم. همچنین برنامهریزى، تفكر ما را نسبت به زندگى شكل مىدهد و تفكّر منسجم منجر به عمل موفق در زندگى فردى و اجتماعى مىشود.
به طور كلى در رابطه تقسیم ساعات و فراغت، اعتقاد ما بر این است كه آن چه در راستاى هدایت انسان لازم است باشد، در كتاب گفتار و روش زندگى معصومین آمده است. مثلاً امام على(علیه السلام) در تفسیر آیهى شریفهى: «لاتنسَ نَصیبَك من الدّنیا»؛(قصص، آیهى 77؛ بهره خود را از دنیا فراموش نكن) مىفرماید: «لاتنسَ صِحّتك و قوّتك و فراغك و شبابَك و نشاطك ان تَطلُبَ بهاالآخرة؛ ...». پیامهاى این سخن عرشى این است: قدر چند چیز را بدان و در جهت رسیدن به آخرت كه بهترین چیزهاست، از آنها بهره بگیر.(معانى الاخبار، ص 325)
1ـ صحت بدن و عافیت.
2ـ قوّت و نیرو.
3ـ فراغت: اوقاتى كه در آن مشغول به كارى نیست.
4ـ جوانى.
5ـ نشاط و شادابى.
امام صادق(علیه السلام) مىفرمایند: « اول وقت و آخر وقت پس اول وقت برتر و با فضیلتتر است و براى كسى نشاید كه آخر وقت را وقت (نماز) اتخاذ كند مگر از روى علتى و آخر وقت فقط براى شخص بیمار و ناتوان و كسى كه داراى عذرى است مىباشد و اول وقت خشنودى خدا را دربردارد ولى آخر وقت عفو خدا را»
پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «در صحف ابراهیم آمده است كه خردمند، مادامى كه خردش از او گرفته نشده، باید ساعاتى را براى خود در نظر بگیرد. زمانى براى مناجات با پروردگارش و زمانى براى حساب كشیدن از خویش و زمانى براى اندیشیدن در نعمتهایى كه خداى عزّ و جلّ به وى ارزانى داشته است و زمانى براى بهرهمند ساختن نفس خود از حلال. زیرا این زمان كمكى است به آن سه زمان دیگر و مایه آسودگى و رفع خستگى دلها».(الخصال، ص 525، ح 13)
مشابه این تعبیر از دیگر امامان نیز به ما رسیده است. امام كاظم(علیه السلام) فرمود: سعى كنید اوقات خود را به چهار قسمت كنید: «زمانى براى مناجات با خدا، زمانى براى كسب و كار، زمانى براى معاشرت با برادران و افراد مورد اعتمادى كه عیبهایتان را به شما گوشزد مىكنند و در باطن، خیرخواه شما هستند و زمانى براى بهرهمند شدن از لذتهاى غیرحرام».(بحارالانوار، ج 78، ص 321، ح 18)
از مجموع این فرمایشات این بهره را مىبریم: همین ساعت آسایش است كه موجب استفادهى بهینه از بقیه ساعات مىشود، هم عبادت را نشاط مىبخشد، هم مانع اشتباه در محاسبه نفس مىشود و هم قوه تفكر را از خطا باز مىدارد و هم نیروى لازم را براى فعالیت و كار فراهم مىسازد.
به قول سعدى علیه الرحمة:
غنیمت شمار، این گرامى نفس
كه بىمرغ، قیمت ندارد قفس
مكن عمر ضایع به افسوس و حیف
كه فرصت، عزیز است: الوقتُ ضیف!
فرآوری : محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع : سایت پرسمان